«کعبه زردُشت» یا «بنخانه زرتشت»، بنایی باستانی برجای مانده از دوران هخامنشیان است که در محوطه نقش رستم در نزدیکی تخت جمشید قرار گرفته است. بر دیوارههای این بنا، کتیبههایی حک شده است که مربوط به شاپور اول ساسانی و کرتیر و به سه زبان پهلوی، پارتی و یونانی میباشند. در کتیبه پهلوی کعبه زرتشت، ابرشهر -نام کهن نیشابور- در ردیف شهرها و نواحیای که در زیر نگین شاپور اردشیران قرار دارند، آمده است. این کتیبه، یکی از اسناد گویا در مطالعات و پژوهشهای تاریخ نیشابور دوره ساسانی به شمار میآید.
کعبه یا مکعب زَردُشت، بنایی باستانی، در محوطه باستانی نقش رستم در مقابل آرامگاههای صخرهای شاهانهخامنشی در کوه حسین در نزدیکی محوطه باستانی پرسپولیس و کوه رحمت و محوطه باستانی نقش رجب بر سر راه شیراز به اصفهان، در استان فارس. نما و ساختمان کعبهی زردشت کاملا مشابه زندان سلیمان در پاسارگاد است. کعبه زردشت، بنایی است مکعبیشکل که نمای چهار طرف آن پنجرههای کاذب است و از این نظر برگرفته از معماری اورارتویی است. بنا از یک سو پلکان و درگاه ورودی دارد که به اتاقکی راه مییابد که شاید درِ کشویی سنگی داشته است. این درگاه، رو به کوه حسین است. کعبه زردشت، یکپارچه سنگی است و بلوکهای سنگ آهک، آن را با فن بستهای سربی دمچلچلهای به هم وصل کردهاند. بنا، کتیبه ندارد و همین، تاریخگذاری و تعیین کاربری آن را دشوار میکند.
اریک اشمیت از موسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو، کتیبههای شاپور اول ساسانی را آشکار کرد که به سه خط و زبان پهلوی ساسانی و پارتی و یونانی نوشته شدهاند و در آنها فتوحات شاپور اول گزارش شده است. کتیبه معروف کرتیر نیز بر این بنا کنده شده است. این کتیبه از مهمترین اسناد در پژوهشهای تاریخ ادیان پیش از اسلام به شمار میرود.
بنای کعبه زرتشت تا 1936 م، تا نیمه در خاک قرار داشت و در این سال، اریک اشمیت، آن را خاکبرداری کرد. پس از کاوش آشکار شد که قاعده بنا بر سه سکوی سنگی کمارتفاع هرمیشکل قرار دارد. درباره کاربری کعبه زردتشت فرضیّات متعددی است؛ آن را آتشکده، استودان و حتی دژنبشت یا کتابخانه پنداشتهاند. فرضیه آخر، به دلیل فضای محدود و کوچک اتاقک، منطقی نمینماید. («دانشنامه دانشگستر»، ج 13، ص 160)
این کتیبه، بر دیوار ساختمان کعبه زرتشت کنده شده است. بر سه ضلع ساختمان مکعبشکل کعبه زرتشت، به سه زبان فارسی میانه (پهلوی)، زبان پارتی و زبان یونانی کتیبههایی نگاشته شده؛ تحریر پهلوی دارای 35 سطر و بر دیوار شرقی، تحریر پارتی دارای 30 سطر و بر دیوار غربی، و تحریر یونانی دارای 70 سطر و بر دیوار جنوبی، نگاشته شده است.
در بند اول و دوم کتیبه پهلوی کعبه زرتشت، از نواحی و شهرهایی که در زیر نگین فرمانروایی شاپور قرار دارند نام برده شده و در بند دوم نام کهن نیشابور به گونه تماماپارخشتر (=ابرشهر) در کنار نام شهرها و نواحی دیگر آمده است. بدین گونه؛ «وروچان، سیکان، اران، بلاسگان تا فراز به کوهِ کاف و در آرانان و به همه کوهِ پریشخوار، ماد، گرگان، مرو، هرات و تماماپارخشتر ]ابرشهر= نیشابور[، کرمان، سکستان، توران، مکران، پارتان، هندوستان، کوشان شهر تا فراز به پیشاور و تا به کاش (=کاشغر)، سغد و چاچستان ... دریا مزون شهر.« («تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام»، ص86؛ «کعبه زرتشت و اهمیت تاریخی کتیبه شاپور اول ساسانی»، ص 31-37)
کتیبه شاپور اول بر دیواره کعبه زرتشت، از دیدگاه شناخت سرزمینها و رویدادهای عصر ساسانی دارای اهمیت ویژهای است. همچنین کاربردهای زبانشناسی آن را در مطالعات زبان پهلوی و پارتی را بر وجوه ارزشمندی این کتیبهها باید افزود. این کتیبه، به عنوان سندی گویا و روشن در حیات تاریخی نیشابور به شمار میآید که به دنبال نشانهای دیگری همچون سکه فرهاد دوم اشکانی، پیایند حضور تاریخی نیشابور را در دوره پیش از اسلامی (از دوره پارتها تا دوره ساسانیان) مستندسازی مینماید.
ابرشهر، نام کهن نیشابور است که به شکلهای «اَپَرشهر»، «آپَرشهر»، «بَرشَهر» و «اَبْرشهر» نیز آمده. نام ابرشهر، به شهر نیشابور و همچنین قلمرو این شهرستان، که در برگیرنده بخش غربی خراسان بزرگ کهن (=استانهای خراسان کنونی در ایران) بوده، اطلاق میگردیده است. حضور و فعالیت عشایر «اپرنی» از اقوام داهه –بنیانگذاران حکومت اشکانی- در این ناحیه، باعث شد تا ابرشهر، مأخوذ از نام ایشان و در اصل «اپرنکشهر» دانسته شود. در بندهش نیز آمده است که «ابرشهر را چنین گوید که ابرنکشهر است». ابرشهر، یکی از نواحی معتبر و پررونق سرزمین پارت و قلمرو اشکانی بوده و نام اپرشهر به عنوان محل ضرابخانه، حک شده بر روی سکهی فرهاد دوم اشکانی (حکومت 128-138 ق.م.) از قدیمیترین مدارک مربوط به آن است. در دورانهای هخامنشیان و سلوکیان نیز به همین نام شناخته میشده و در آغاز روزگار ساسانیان، منطقهای شناخته شده بود.
طبری، ابرشهر را در کنار مرو، بلخ، گرگان، سیستان و خوارزم، جزو متصرفات اردشیر بابکان –بنیانگذار سلسلهی ساسانیان- آورده و در کتیبه شاپور در کعبه زرتشت، نام ابرشهر، نیز در حدود مرزهای ایرانشهر و از باجگذاران ساسانی ذکر شده است. ابرشهر در این زمان، یکی از استانهای وسیع مملکت محسوب میشد و نام آن، از این زمان به بعد، بر روی سکههای «پیروز»، «قباد»، «بهرام چوبین» و «خسرو اول» نقش بست و در کتب مختلف، همچون جغرافیای موسی خورنی (سدهی پنجم میلادی) و تاریخ سبئوس ارمنی (سدهی هفتم میلادی) وارد شد. در سدههای نخستین اسلامی، ابرشهر در کنار نیشابور به عنوان نام حضور دارد، تا این که به تدریج از سدههای چهارم و پنجم هجری، نیشابور یکسر به جای ابرشهر مینشیند. نامگذاری نیشابور –که نام نوین این شهر، از دوران ساسانی به بعد است- را به شاپور اردشیران نسبت میدهند که شهر را دوباره بنا نهاد و آن را نیوشاپوهر (شهر زیبای شاپور) نام نهاد. این خبر، به طور ویژه در متن پهلوی ساسانی «نامه شهرستانهای ایران» آمده است. («ابرشهر، نیشابور»، ص191-196)
- مآخذ:
-- «دانشنامه دانشگستر»، زیر نظر علی رامین، کامران فانی، محمدعلی سادات، تهران: موسسه علمی فرهنگی دانشگستر، 1389.
-- تفضلی، احمد، و به کوشش آموزگار، ژاله. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: انتشارات سخن، 1376.
-- اکبری، امیر، «کعبه زرتشت و اهمیت تاریخی کتیبه شاپور اول ساسانی»، پژوهشنامه تاریخ، سال سوم، ش 11، تابستان 87، ص 29-70.
-- نعمتی، بهزاد، «ابرشهر، نیشابور»، خراسان پژوهی، سال اول، ش 2، ص 191-196.
- منبع: «نشان نیشابور در کتیبه شاپور یکم کعبه زردشت»، کارنامک ریوند نیشابور، 25/10/1392.
همچنین ببینید: خراسان غربی
خراسان غربی (بخش غربی خراسان بزرگ)، در نسکها و متون تاریخی و جغرافیایی کهن به نام «ایالت ابرشهر» یا «ربع نیشابور» نیز شناخته میشود
بازدید امروز: 62
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 33662